|
" ارتباط سلامت روان با شاخصهای تن سنجی، دریافتهای غذایی و فعالیت فیزیکی در زنان بزرگسال سالم "
مطهره شیرمحمدی
محمدرضا وفا
پروین سربخش
عنوان اصلي
|
:
|
ارتباط سلامت روان با شاخصهای تن سنجی، دریافتهای غذایی و فعالیت فیزیکی در زنان بزرگسال سالم
|
عنوان اصلي به زبان ديگر
|
:
|
Association Between Mental Health with Anthropometric Indices, Food Intakes, and Physical Activity in Healthy Adult Women
|
نام نخستين پديدآور
|
:
|
مطهره شیرمحمدی
|
استاد راهنما
|
:
|
محمدرضا وفا
|
استاد راهنما
|
:
|
زهرا رام پیشه
|
استاد مشاور
|
:
|
پروین سربخش
|
استاد مشاور
|
:
|
بهناز عبیری
|
نام مرکز
|
:
|
دانشکده بهداشت
|
نوع مدرک
|
:
|
پایان نامه فارسی
|
شماره رکورد
|
:
|
714190
|
شماره مدرک
|
:
|
۶۱۳۰۲۳۲پ
|
زبان مدرک
|
:
|
فارسی
|
زبان اثر اصلي
|
:
|
فارسی
|
سرشناسه
|
:
|
پایان نامه نویس شیرمحمدی، مطهره
|
صفحه شمار
|
:
|
۵۲ص.
|
مقطع تحصیلی
|
:
|
کارشناسی ارشد
|
رشته تحصیلی
|
:
|
ام پی اچ (بهداشت عمومی)
|
تاریخ دفاع
|
:
|
۱۴۰۳
|
دانشگاه/ دانشکده
|
:
|
علوم پزشکی ایران
|
موضوع
|
:
|
بهداشت روانی
|
|
:
|
Mental Health
|
|
:
|
مواد غذایی
|
|
:
|
Food
|
|
:
|
زنان
|
|
:
|
Women
|
شناسه افزوده
|
:
|
استاد راهنماوفا، محمدرضا
|
|
:
|
، استاد راهنمارام پیشه، زهرا
|
|
:
|
، استاد مشاورسربخش، پروین
|
|
:
|
، استاد مشاورعبیری، بهناز
|
چکيده
|
:
|
عنوان پایان نامه: ارتباط سلامت روان با شاخص های تن سنجی، دریافت های غذایی و فعالیت فیزیکی در زنان بزرگسال سالممقدمه: چاقی، یک اختلال متابولیک نا¬شی از تجمع چربی در بدن است. براساس برآورد های سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۴، تقریبا ۴۰ درصد از بزرگسالان دارای اضافه وزن (25<BMI) و یک سوم آن ها چاق (30<BMI) هستند؛ نرخ چاقی در بزرگسالان در سراسر جهان از سال 2022- 1990 بیش از 2 برابر شده است. بر اساس برآورد های سازمان جهانی بهداشت در سال 2022 یک نفر از هر 8 نفر در سراسر جهان در طبقه بندی چاقی قرارمیگیرد. این روند در کودکان و بزرگسالان رو به افزایش است. چاقی به عنوان یک عامل خطر برای دیابت نوع دو، فشارخون بالا، بیماری های قلبی عروقی، سکته مغزی و برخی سرطان ها درنظر گرفته میشود. اضافه وزن و چاقی علاوه بر بیماری های جسمی با اختلالات روانی جدی از جمله افسردگی، اختلالات عاطفی و رفتاری، عزت نفس پایین، اختلالات انگیزشی، اختلالات خوردن، اختلال در درک تصویر بدن و کیفیت پایین زندگی در ارتباط میباشد. طبق مطالعات اخیر علاوه بر چاقی، نوع تغذیه و شیوه زندگی نامطلوب مانند کاهش فعالیت فیزیکی نیز رابطه نزدیک با بروز اختلال روان و افسردگی دارد. به علاوه، ارتباط بین نوع رژیم غذایی و اختلال روان در مطالعات آینده نگر و اپیدمیولوژیک تأیید شده است. برای مثال، در مطالعات نشان داده شده در زنان و مردان سالمند مصرف ماهی، انواع سبزی ها، روغن زیتون، و غلات با شدت علائم افسردگی به طور منفی در ارتباط است؛ هم چنین دریافت یک رژیم غذایی حاوی میوه ها، سبزی ها، ماهی و غلات کامل با کاهش 35 درصدی خطر افسردگی یا اختلال خلقی همراه است. اگرچه بار بیماری های جسمی ناشی از چاقی، کاهش فعالیت فیزیکی و دریافت های غذایی به خوبی مشخص شده است؛ اما رابطه آن ها با سلامت روان نسبتاً کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: ﺑﺮرﺳﯽ ارتباط سلامت روان با شاخصهای تن سنجی، دریافتهای غذایی و فعالیت فیزیکی در زنان بزرگسال سالم میباشد.روش: پس از تصویب طرح، فهرست زنان 50-20 سال شاغل در دانشگاه علوم پزشکی ایران، پس از اخذ معرفی نامه و هماهنگی با مسئولان هر بیمارستان، از طریق کارگزینی آماده گردید. اهداف، روش و اهمیت اجرای مطالعه برای هر یک از افراد شاغل به تفصیل بیان شد. در مرحله اول در شروع مطالعه و پس از معرفی کامل طرح و مراحل اجرای آن، از افراد شرکت کننده، رضایت نامه کتبی اخذ شد. سپس پرسشنامه های مربوط به اطلاعات عمومی، ارزیابی وضعیت سلامت روان، دریافت های غذایی و فعالیت فیزیکی تکمیل شد. متغیرهای تن سنجی شامل قد، وزن، و محیط دور کمر اندازه گیری و نمایه توده بدنی (BMI) محاسبه شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.یافته ها و بحث: میانگین دور کمر در 3/61درصد، میانگین وزن در 7/76 درصد و میانگین قد در 8/93 درصد شرکت کنندگان، بیش از میانگین مطلوب بود. بر اساس طبقه بندیBMI 3/3 درصد افراد کم وزن، 3/61 درصد دارای وزن نرمال، 25 درصد با اضافه وزن و 4/10 درصد چاق بودند. میانگین دریافت روزانه انرژی در 100 درصد شرکت کنندگان، میانگین دریافت کربوهیدرات در 3/67 درصد شرکت کنندگان و چربی در 8/68 درصد شرکت کنندگان بیش از میزان توصیه شده بود. میانگین دریافت روزانه پروتئین در 100 درصد شرکت کنندگان کمتراز مقدار توصیه شده بود. 1/2 درصد افراد دارای فعالیت فیزیکی خفیف، 1/57 درصد متوسط، 6/34 درصد نسبتا شدید و 3/6 درصد شدید بودند. 1/52 درصد افراد بدون اختلال روانپزشکی، 2/24 درصد با اختلال روانپزشکی خفیف، 1/22 درصد با اختلال متوسط و 7/1 درصد با اختلال شدید بودند. بین وضعیت سلامت روان و شاخص های تن سنجی (وزن، دور کمر، نمایه توده بدنی) ارتباط معنی دار و منفی برقرار است (05/0>p)، (5/0 <r). شدت این رابطه در وزن و نمایه توده ی بدنی با سلامت روان بیشتر از دور کمر با سلامت روان بود. بین وضعیت سلامت روان و دریافت های غذایی (کل انرژی، چربی، کربوهیدرات) ارتباط معنی دار و منفی وجود دارد (05/0>p)، (5/0 <r). ارتباط بین سلامت روان در کل انرژی دریافتی نسبت به چربی و کربوهیدرات بیشتر بود. بین وضعیت سلامت روان و میزان دریافت پروتئین و فعالیت فیزیکی ارتباط معنی داری وجود ندارد. بین شاخص های تن سنجی با دریافت های غذایی (کل انرژی، چربی و کربوهیدرات) ارتباط معنی دار و مثبت و دو طرفه وجود دارد (05/0>p)، (2/0 <r)، در حالی که بین شاخص های تن سنجی و دریافت پروتئین و فعالیت فیزیکی ارتباط معنی داری وجود ندارد. بین میانگین سلامت روان در گروه های لاغر، وزن نرمال، اضافه وزن و چاق اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0>p)، به این صورت که هر چقدر BMI از محدوده نرمال فاصله میگیرد سلامت روان فرد کاهش مییابد.نتیجهگیری: با افزایش شاخص های تن سنجی، سلامت روان به خطر می افتد. با افزایش دریافت انرژی و درشت مغذی ها شاخص های تن سنجی افزایش و سلامت روان کاهش میابد. بین فعالیت فیزیکی و میزان دریافت پروتئین با سلامت روان و شاخص های تن سنجی رابطه ای وجود ندارد. هرچه BMI از محدوده ی نرمال فاصله میگیرد وضعیت سلامت روان بدتر میشود.کلید واژهها: ﺳﻼﻣﺖ روان، ﻧﻤﺎﯾﻪ ﺗﻮده ﺑﺪﻧﯽ، ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی ﺗﻦ ﺳﻨﺠﯽ، درﯾﺎﻓﺖ ﻫﺎی ﻏﺬاﯾﯽ، اﺧﺘﻼﻻت رواﻧﯽ.
|
چکيده
|
:
|
introduction: Obesity is a metabolic disorder caused by fat accumulation in the body. According to the estimates of the World Health Organization in 2014, almost 40% of adults are overweight (BMI<25) and one third of them are obese (BMI<30); Obesity rates among adults worldwide have more than doubled since 1990-2022. According to the estimates of the World Health Organization, in 2022, one out of every eight people worldwide will be classified as obese. This trend is increasing in children and adults. Obesity is considered as a risk factor for type 2 diabetes, high blood pressure, cardiovascular diseases, stroke and some cancers. In addition to physical diseases, overweight and obesity are associated with serious mental disorders such as depression, emotional and behavioral disorders, low self-esteem, motivational disorders, eating disorders, body image disorders, and low quality of life. According to recent studies, in addition to obesity, the type of diet and unfavorable lifestyle, such as reducing physical activity, has a close relationship with the occurrence of mental disorders and depression. In addition, the association between type of diet and mental disorder has been confirmed in prospective and epidemiological studies. For example, in studies shown in elderly men and women, consumption of fish, vegetables, olive oil, and grains is negatively associated with the severity of depressive symptoms; Also, getting a diet containing fruits, vegetables, fish and whole grains is associated with a 35% reduction in the risk of depression or mood disorder. Although the burden of physical diseases caused by obesity, reduced physical activity and food intake is well defined; But their relationship with mental health has been relatively less studied.Methods: After the approval of the project, the list of women working in Iran University of Medical Sciences for 20-50 years was prepared through recruitment, after getting the introduction letter and coordinating with the officials of each hospital. The objectives, method and importance of the study were explained in detail for each employee. In the first stage, at the beginning of the study and after the full introduction of the plan and its implementation steps, written consent was obtained from the participants. Then questionnaires related to general information, assessment of mental health status, food intake and physical activity were completed. Anthropometric variables including height, weight, and waist circumference were measured and body mass index (BMI) was calculated. SPSS version 26 software was used for data analysis.Results: Average waist circumference in 61.3%, average weight in 76.7% and average height in 93.8% of the participants were more than the ideal average. Based on BMI classification, 3.3% of people were underweight, 61.3% had normal weight, 25% were overweight and 10.4% were obese. The average daily intake of energy in 100% , carbohydrates in67.3% ,and fat in 68.8% of the participants was more than the recommended amount. The average daily intake of protein in 100% of the participants was less than the recommended amount. 2.1% of people had mild physical activity, 57.1% moderate, 34.6% relatively intense and 6.3% intense. 52.1% of people without psychiatric disorder, 24.2% with mild psychiatric disorder, 22.1% with moderate disorder and 1.7% with severe disorder. There is a significant and negative relationship between mental health status and anthropometric indicators (weight, waist circumference, body mass index) (p: 0.000), (r<0.5). The intensity of this relationship in weight and body mass index with mental health was greater than waist circumference with mental health. There is a significant and negative relationship between mental health status and food intake (total energy, fat, carbohydrates) (p: 0.000), (r<0.5). The association between mental health was greater in total energy intake than in fat and carbohydrates. There is no significant relationship between mental health status and protein intake and physical activity. There is a significant and positive two-way relationship between anthropometric indices and food intake (total energy, fat and carbohydrates) (p:0.000), (r<0.2), while between anthropometric indices and there is no significant relationship between protein intake and physical activity. There is a significant difference between the average mental health in thin, normal weight, overweight and obese groups (p: 0.000) in such a way that the more BMI deviates from the normal range, the mental health of a person decreases.Conclusion: With the increase of anthropometric indicators, mental health is endangered. With the increase in energy intake and macronutrients, anthropometric indicators increase and mental health decreases. There is no relationship between physical activity and protein intake with mental health and anthropometric indicators. As the BMI deviates from the normal range, the state of mental health worsens.Keywords: Mental health, body mass index, mental disorders, food intake, anthropometric indices
|
| |