|
" بررسی تأثیر مداخله ارتقاء سواد سلامت روان طراحی شده با استفاده از تئوری تماس بر رفتار کمک جویی در نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول "
زهرا صبوحی
مهناز صلحی
مژگان لطفی
| عنوان اصلي
|
:
|
بررسی تأثیر مداخله ارتقاء سواد سلامت روان طراحی شده با استفاده از تئوری تماس بر رفتار کمک جویی در نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول
|
| عنوان اصلي به زبان ديگر
|
:
|
Investigating the Effect of Mental Health Literacy Promotion Intervention Designed Using Contact Theory on Help-Seeking Behavior in Girls in First Secondary School
|
| نام نخستين پديدآور
|
:
|
زهرا صبوحی
|
| استاد راهنما
|
:
|
مهناز صلحی
|
| استاد مشاور
|
:
|
مژگان لطفی
|
| استاد مشاور
|
:
|
ملیحه نصیری
|
| نام مرکز
|
:
|
دانشکده بهداشت
|
| نوع مدرک
|
:
|
پایان نامه فارسی
|
| شماره رکورد
|
:
|
716655
|
| شماره مدرک
|
:
|
۵۱۳۱۰۰۳۱پ
|
| زبان مدرک
|
:
|
فارسی
|
| زبان اثر اصلي
|
:
|
فارسی
|
| سرشناسه
|
:
|
پایان نامه نویس صبوحی، زهرا
|
| صفحه شمار
|
:
|
۱۱۵ص.
|
| مقطع تحصیلی
|
:
|
دکترای تخصصی
|
| رشته تحصیلی
|
:
|
آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
|
| تاریخ دفاع
|
:
|
۱۴۰۳
|
| دانشگاه/ دانشکده
|
:
|
علوم پزشکی ایران
|
| موضوع
|
:
|
سواد سلامت
|
|
|
:
|
ترویج بهداشت
|
|
|
:
|
Health Promotion
|
|
|
:
|
بهداشت روانی
|
|
|
:
|
Mental Health
|
|
|
:
|
نوجوانان
|
|
|
:
|
Adolescence
|
|
|
:
|
دختران
|
| شناسه افزوده
|
:
|
استاد راهنماصلحی، مهناز
|
|
|
:
|
، استاد مشاورلطفی، مژگان
|
|
|
:
|
، استاد مشاورنصیری، ملیحه
|
| چکيده
|
:
|
مقدمه و هدف: شیوع مشکلات سلامت روان در دوران نوجوانی، به‌ویژه در میان دختران، و کمبود رفتارهای کمک‌جویی در این گروه سنی نگرانی‌های جدی را به‌وجود آورده است. با توجه به اینکه مدرسه به عنوان محیطی ایده‌آل برای ارتقای سواد سلامت روان به شمار می‌آید و دسترسی آسان به نوجوانان را فراهم می‌کند، این مطالعه با هدف طراحی و ارزیابی برنامه‌ای برای افزایش سواد سلامت روان بر اساس تئوری تماس و بررسی تأثیر آن بر رفتارهای کمک‌جویی روانی در دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان ساوه انجام شد.روش کار: این مطالعه مداخله‌ای از نوع نیمه تجربی شامل 200 دانش‌آموز در حال تحصیل در مقطع متوسطه دخترانه شهرستان ساوه در سال 1402 بود. در ابتداي مطالعه، پرسشنامه های استاندارد سواد سلامت روان, موانع درک شده خدمات سلامت روان, قصد کمک جویی و رفتار کمک جوییتوسط 15 نفر از متخصصان رشته آموزش بهداشت و روانشناسی بالینی روایی محتوی انجام شد. با توجه به اینکه تمامی سوالات شاخص‌های روايي محتوایی (CVI) و نسبت روايي محتوایی (CVR) بالاتر از 79/0 و 49/. داشتند, هیچ کدام از سوالات حذف نشدند. قبل از شروع مداخله ابتدا یک مطالعه مقطعی بر روی 400 دانش آموز دختر که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده بودند, انجام شد. برای انجام مداخله شرکت‌کنندگان به‌صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 100 نفر) قرار گرفتند. دو گروه، پرسشنامه هاي تحقيق را تكميل نمودند. بر اساس نتايج پيش آزمون، مداخله آموزشي براي افراد در گروه مداخله، طراحي و به مدت 6 هفته، اجرا شد. ضمناً رسانه های آموزشي مناسب( فیلم آموزشی, پوستر, کتابچه آموزشی, پاورپوینت, فلش کارتآموزشی, براي اين افراد، طراحي و پيش آزمون شد و در اختيار آنها قرار گرفت. قابل ذكر است كه گروه كنترل، هيچ مداخله اي را در طول اجراي پژوهش، دريافت نکردند. دو گروه، 1و 3 ماه پس از مداخله پيگيري شدند و پرسشنامه هاي تحقيق را دوباره تكميل نمودند. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در مطالعه مقطعی از میانگین و انحراف معیار و درصد افراد موافق و کاملا" موافق استفاده شد. و برای مطالعه مداخله ای از آزمون آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری و آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شد.یافته‌ها: نتایج نشان داد در مطالعه مقطعی میانگین نمره سواد سلامت روان 28/8±91.00 بود, که نشان دهنده سطح متوسط سواد سلامت روان در دانش آموزان دختر بود. میانگین نمره سازه‌های سواد سلامت روان، موانع درک‌شده خدمات سلامت روان، قصد کمک‌جویی و رفتار کمک‌جویی قبل از مداخله بین دو گروه آزمون و کنترل اختلاف آماری معناداری نداشت.نتايج آزمون تحليل مشاهدات تکراري در گروه آزمون یک و سه ماه پس از مداخله، افزایش معناداری در میانگین امتیازهای نگرش کمک جویی (p<0.001)، دانش بهداشت روان خوب (p<0.001)، فقدان خود انگاری (p<0.001)، فقدان انگ بیرونی (p<0.001)، قصد کمک جویی رسمی (p<0.001), قصد کمک جویی غیر رسمی (p<0.001) و سواد سلامت روان(p<0.001) نشان داد.هم چنین پس از مداخله، نمره موانع درک شده خدمات سلامت روان در گروه آزمون یک و سه ماه پس از مداخله به‌طور معناداری کاهش یافت (p<0.001).نتیجه آزمون تحليل مشاهدات تکراري در دو گروه آزمون و کنترل نشان داد که اختلاف آماري معناداري بين ميانگين نمره های نگرش کمک جویی (p<0.001)، دانش بهداشت روان خوب (p<0.001)، فقدان خود انگاری (p<0.001)، فقدان انگ بیرونی (p<0.001)، قصد کمک جویی رسمی, (p<0.001) قصد کمک جویی غیر رسمی (p<0.001) و سواد سلامت روان(p<0.001) در دوره هاي زماني مطالعه وجود داشت (0001/0>p). پس از مداخله، نمره موانع درک شده خدمات سلامت روان در گروه آزمون یک و سه ماه پس از مداخله نسبت به گروه کنترل به‌طور معناداری کاهش یافت (p<0.001).نتیجه آزمون تحليل مشاهدات تکراري در دو گروه آزمون و کنترل نشان داد که اختلاف آماري معناداري بين ميانگين نمره های رفتار کمک جویی در دوره هاي زماني مطالعه وجود نداشت (156/0=p)نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که مداخله آموزشی مبتنی بر سواد سلامت روان و تئوری تماس توانسته است سازه‌های سواد سلامت روان و قصد کمک‌جویی را در دانش‌آموزان دختر ارتقاء دهد و موانع دریافت خدمات سلامت روان را کاهش دهد. اگرچه در رفتار کمک‌جویی تغییری مشاهده نشد، اما نتایج پژوهش تأکید بر اثربخشی روش‌های آموزشی تعاملی در بهبود سلامت روان نوجوانان و ضرورت تداوم این برنامه‌ها برای تغییر رفتارها دارند.واژگان کلیدی: سواد سلامت روان، تئوری تماس، رفتار کمک جویی، نوجوانان دختر
|
| چکيده
|
:
|
Introduction and purpose: considering the prevalence of mental health problems during adolescence and the lack of help-seeking behaviors in this age group, also considering that school is an ideal environment for increasing mental health literacy and provides easy access to adolescents, this study was conducted to design and evaluate a program to improve mental health literacy based on the contact theory and to investigate its effect on psychological help-seeking behaviors in female students of the first secondary level of Saveh city.Methods: This was a semi-experimental intervention study involving 200 students studying at a girls' high school in Saveh city in 1402. At the beginning of the study, experts in health education and clinical psychology administered standard questionnaires on mental health literacy, perceived barriers to mental health services, help-seeking intention, and psychometric help-seeking behavior. Before the intervention, a cross-sectional study was conducted on 400 female students who were selected using a multi-stage sampling method. Participants were selected through cluster sampling and randomly assigned to two intervention and control groups (100 people in each group) to perform the intervention. The two groups completed research questionnaires. Based on the pre-test results, an educational intervention was designed for individuals in the intervention group and implemented for 6 weeks. In addition, appropriate educational media (educational videos, posters, educational booklets, PowerPoints, educational flash cards) were designed and pre-tested for these individuals and made available to them. It is worth mentioning that the control group did not receive any intervention during the research. The two groups were followed up 1 and 3 months after the intervention and completed the research questionnaires again. The data were analyzed using SPSS version 21 software. For data analysis in the cross-sectional study, the mean and standard deviation and the percentage of people who agreed and strongly agreed were used. The analysis of variance with repeated measures test and mixed analysis of variance test were used for the intervention study.Findings: The results showed that in the cross-sectional study, the average score of mental health literacy was 91.00±8.28, which indicated an average level of mental health literacy in female students. The average score of mental health literacy constructs, perceived barriers to mental health services, help-seeking intention, and help-seeking behavior were different before the intervention between the two test and control groups. There was no statistical significance.The results of the repeated measures analysis of observations in the test group one and three months after the intervention showed a significant increase in the mean scores of help-seeking attitude (p<0.001), good mental health knowledge (p<0.001), lack of self-esteem (p<0.001), lack of external stigma (p<0.001), intention to seek formal help (p<0.001), intention to seek informal help (p<0.001) and mental health literacy (p<0.001). Also, after the intervention, the score of perceived barriers to mental health services decreased significantly in the test group one and three months after the intervention (p<0.001).The results of the repeated measures analysis of variance in the experimental and control groups showed that there was a statistically significant difference between the mean scores of help-seeking attitude (p<0.001), good mental health knowledge (p<0.001), lack of self-esteem (p<0.001), lack of external stigma (p<0.001), intention to seek formal help (p<0.001), intention to seek informal help (p<0.001), and mental health literacy (p<0.001) during the study periods (p>0.0001). After the intervention, the score of perceived barriers to mental health services in the experimental group decreased significantly one and three months after the intervention compared to the control group (p<0.001). The results of the repeated measures analysis of variance in the experimental and control groups showed no statistically significant difference between the mean scores of help-seeking behavior during the study periods (p=0.156).Conclusion: The research results showed that the educational intervention based on mental health literacy and contact theory improved mental health literacy constructs and help-seeking intention in female students and reduced barriers to receiving mental health services, but there was no change in help-seeking behavior. This study confirmed the effectiveness of interactive educational methods in improving adolescents' mental health.Keywords: mental health literacy, contact theory, help-seeking behavior, adolescent girls
|
| |