|
" تبیین چالش‌های ایمنی و بررسی ارتباط آن‌ها با یکدیگر از دیدگاه کارکنان، مدیران و مسئولین ایمنی به روش کیفی دیمتل فازی (مطالعه موردی یکی از معادن سنگ آهن استان یزد) "
ندا ملا مهدی زاده
حسین ابراهیمی
علی اصغر فرشاد
| عنوان اصلي
|
:
|
تبیین چالش‌های ایمنی و بررسی ارتباط آن‌ها با یکدیگر از دیدگاه کارکنان، مدیران و مسئولین ایمنی به روش کیفی دیمتل فازی (مطالعه موردی یکی از معادن سنگ آهن استان یزد)
|
| عنوان اصلي به زبان ديگر
|
:
|
Explaining the Surface Mines Safety Challenges from the Perspective of Employees, Managers and Safety Officials and Investigating their Relationship Using Qualitative-Dematel Method
|
| نام نخستين پديدآور
|
:
|
ندا ملا مهدی زاده
|
| استاد راهنما
|
:
|
حسین ابراهیمی
|
| استاد راهنما
|
:
|
غلامحسین حلوانی
|
| استاد مشاور
|
:
|
علی اصغر فرشاد
|
| استاد مشاور
|
:
|
ملیکا خارقانی مقدم
|
| نام مرکز
|
:
|
دانشکده بهداشت
|
| نوع مدرک
|
:
|
پایان نامه فارسی
|
| شماره رکورد
|
:
|
716659
|
| شماره مدرک
|
:
|
۳۱۳۰۱۰۶پ
|
| زبان مدرک
|
:
|
فارسی
|
| زبان اثر اصلي
|
:
|
فارسی
|
| سرشناسه
|
:
|
پایان نامه نویس ملا مهدی زاده، ندا
|
| صفحه شمار
|
:
|
۱۰۷ص.
|
| مقطع تحصیلی
|
:
|
کارشناسی ارشد
|
| رشته تحصیلی
|
:
|
مهندسی بهداشت حرفه‌ای
|
| تاریخ دفاع
|
:
|
۱۴۰۳
|
| دانشگاه/ دانشکده
|
:
|
علوم پزشکی ایران
|
| موضوع
|
:
|
ایمنی از حوادث
|
|
|
:
|
Safety
|
|
|
:
|
بهداشت شغلی
|
|
|
:
|
Occupational Health
|
| شناسه افزوده
|
:
|
استاد راهنماابراهیمی، حسین
|
|
|
:
|
، استاد راهنماحلوانی، غلامحسین
|
|
|
:
|
، استاد مشاورفرشاد، علی‌اصغر
|
|
|
:
|
، استاد مشاورخارقانی مقدم، ملیکا
|
| چکيده
|
:
|
عنوان: تبیین چالش‌های ایمنی و بررسی ارتباط آن‌ها با یکدیگر در یکی از معادن سطحی استان یزد به روش تلفیقی کیفی- دیمتل فازیزمینه و هدف: معدن یک بخش اقتصادی قابل توجه در بسیاری از کشورها است که در اصطلاح مواد خام مورد نیاز صنایع دیگر را تولید می‌کند و نقش بزرگی در اقتصاد دارد. از سوی دیگر سروکار داشتن با بسیاری از موارد غیرقابل کنترل در طول حمل مواد طبیعی، معدن را به یکی از خطرناک‌ترین بخش‌های صنعت تبدیل می‌کند. بنابراین معدن‌کاری یک فعالیت خطرناک است و شامل خطرات ایمنی، بهداشتی و محیط‌زیستی است. امروزه اهمیت بخش معدن و معدن کاری در کشور ایران بر کسی پوشیده نیست و توسعه پایدار معدن و صنایع جانبی آن می‌تواند متضمن توسعه اقتصادی کشور همسو با حفظ و کاهش آسیب‌های محیط زیستی شود. با توجه به اهمیت مسائل ایمنی در معادن، این مطالعه با هدف تبیین چالش‌های ایمنی و بررسی ارتباط آن‌ها با یکدیگر به روش تلفیقی کیفی-دیمتل فازی برای یکی از معادن استان یزد انجام گردید.روش انجام کار: این مطالعه یک مطالعه تلفیقی از نوع کیفی و مقطعی می باشد که شامل دو مرحله است. مرحله اول شامل کشف چالش‌های ایمنی بوده که نمونه گیری مبتنی بر هدف انجام شده و پس از شناسایی کارکنان، سرپرستان و مسئولین ایمنی منتخب که دارای معیارهای ورود به مطالعه هستند، مصاحبه نیمه ساختار یافته با آنان انجام شده و اطلاعات کسب شده از مصاحبه، به شیوه تحلیل محتوا، مورد آنالیز قرار گرفت. در مرحله دوم، رویکرد دیمتل فازی برای بررسی تعامل و ارتباط بین چالش‌های ایمنی کشف شده استفاده شد. این مطالعه با هدف تبیین مشکلات ایمنی و بررسی ارتباط آن‌ها با یکدیگر و با استفاده از روش تلفیقی کیفی دیمتل فازی در یکی از معادن سطحی انجام شد.یافتهها: در مرحله اول، تحلیل مصاحبهها به روش آنالیز محتوا نشان داد که هر یک از گروه‌ها دیدگاههای متفاوتی در مورد چالشها و علل ریشهای آن‌ها دارند. کارشناسان ایمنی بیشتر بر موضوعاتی مانند سیاست‌ها، رویه‌ها و فرهنگ ایمنی در سازمان، سرپرستان بر مسائلی مانند ماشین‌آلات، تجهیزات و محیط کار پرخطر و کارکنان نیز بر مواردی مانند آموزش ناکافی، تجهیزات نامناسب و خطاهای انسانی تأکید کردهاند. این تفاوت‌ها ناشی از تجارب، نگرش و اولویتهای آنان در مواجهه با مسائل ایمنی است که به شناسایی و پوشش‌دهی طیف وسیع‌تری از مشکلات ایمنی کمک می‌کند. استفاده از تجربیات میدانی کارکنان، دانش فنی سرپرستان و تخصص استراتژیک کارشناسان ایمنی می‌تواند به ایجاد یک چارچوب همه‌جانبه برای حل چالش‌های ایمنی منجر شود. در نهایت، تعامل و هم‌افزایی بین این گروه‌ها می‌تواند به بهبود مستمر شرایط کار و کاهش حوادث و صدمات در محیط‌های کاری خطرناک کمک کند. نتیجه گیری: دیدگاههای متفاوت می‌تواند به عنوان یک مزیت استراتژیک مورد استفاده قرار گیرد تا از طریق همکاری و تبادل دانش بین بخش‌های مختلف، سازمان‌ها بتوانند راهکارهای ایمنی مؤثرتر و جامع‌تری را پیاده‌سازی کنند. با این حال، مدیریت نادرست این تفاوت‌ها می‌تواند به ناهماهنگی و کاهش پذیرش سازمانی منجر شود. با بهبود ارتباطات داخلی، ایجاد فرصت‌های مشارکت فعال و بهره‌گیری از تئوری‌های علمی مرتبط، سازمان‌ها می‌توانند از این تفاوت‌ها به عنوان یک منبع ارزشمند برای ارتقاء ایمنی استفاده کنند. کلمات کلیدی: چالش ایمنی، معادن سطحی، دیمتل فازی
|
| چکيده
|
:
|
Title: Explaining the surface mines safety challenges from the perspective of employees, managers and safety officials and investigating their relationship using qualitative-dematel method Background: Mining is a significant economic sector in many countries, which produces raw materials needed by other industries and plays a large role in the economy. On the other hand, dealing with many uncontrollables during the transportation of natural materials makes mining one of the most dangerous parts of the industry. Therefore, mining is a dangerous activity and includes safety, health and environmental risks. Today, the importance of the mining and mining sector in Iran is not hidden from anyone, and the sustainable development of mining and its ancillary industries can guarantee the economic development of the country in line with the preservation and reduction of environmental damage. Considering the importance of safety issues in mines, this study was conducted with the aim of explaining safety challenges and investigating their relationship with each other using the dimethyl phase qualitative integrated method for one of the mines in Yazd province.Methodology: This study is a combined qualitative and cross-sectional study that includes two stages. The first stage includes the discovery of safety challenges, which is based on purpose sampling, and after identifying selected employees, supervisors and safety officials who meet the criteria for entering the study, a semi-structured interview was conducted with them and the information obtained from the interview was The method of content analysis was analyzed. In the second step, the dimethyl phase approach was used to investigate the interaction and relationship between the discovered safety challenges. This study was conducted with the aim of explaining the safety problems and investigating their relationship with each other and using the dimethyl phase qualitative integration method in one of the surface mines.Results: In the first stage, the analysis of the interviews using the content analysis method showed that each of the groups has different views about the challenges and their root causes. Safety experts have emphasized more on issues such as policies, procedures and safety culture in the organization, supervisors on issues such as machinery, equipment and hazardous work environment, and employees on issues such as insufficient training, inappropriate equipment and human errors. These differences are due to their experiences, attitudes and priorities in facing safety issues, which help to identify and cover a wider range of safety problems. Using the field experience of employees, the technical knowledge of supervisors, and the strategic expertise of safety experts can lead to the creation of a comprehensive framework for solving safety challenges. Finally, interaction and synergy between these groups can help to continuously improve working conditions and reduce accidents and injuries in dangerous work environments.Conclusion: Different perspectives can be used as a strategic advantage so that through cooperation and knowledge exchange between different departments, organizations can implement more effective and comprehensive safety solutions. However, mismanaging these differences can lead to inconsistency and reduced organizational adoption. By improving internal communication, creating opportunities for active participation, and leveraging relevant scientific theories, organizations can use these differences as a valuable resource for safety promotion.Keywords: Safety challenge, surface mining, Fuzzy DEMATEL
|
| |