|
" اثر سینبیوتیک برکیفیت زندگی، اختلال خواب، درد و شاخص های متابولیک بیماران دچار نوروپاتی دیابتی دردناک "
منوچهر امین املشی
شیما جزایری
ناهید هاشمی مدنی
عنوان اصلي
|
:
|
اثر سینبیوتیک برکیفیت زندگی، اختلال خواب، درد و شاخص های متابولیک بیماران دچار نوروپاتی دیابتی دردناک
|
عنوان اصلي به زبان ديگر
|
:
|
The Effect of Synbiotic on Quality of Life, Sleep, Interference, Pain and Metabolic Indices of Patient With Painful Diabetic Metabolic
|
نام نخستين پديدآور
|
:
|
منوچهر امین املشی
|
استاد راهنما
|
:
|
شیما جزایری
|
استاد مشاور
|
:
|
ناهید هاشمی مدنی
|
نام مرکز
|
:
|
دانشکده بهداشت
|
نوع مدرک
|
:
|
پایان نامه فارسی
|
شماره رکورد
|
:
|
717112
|
شماره مدرک
|
:
|
۴۱۳۰۱۲۱پ
|
زبان مدرک
|
:
|
فارسی
|
زبان اثر اصلي
|
:
|
فارسی
|
سرشناسه
|
:
|
پایان نامه نویس امین املشی، منوچهر
|
صفحه شمار
|
:
|
۷۷ص.
|
مقطع تحصیلی
|
:
|
کارشناسی ارشد
|
رشته تحصیلی
|
:
|
تغذیه
|
تاریخ دفاع
|
:
|
۱۴۰۳
|
دانشگاه/ دانشکده
|
:
|
علوم پزشکی ایران
|
موضوع
|
:
|
کیفیت زندگی
|
|
:
|
Quality of Life
|
|
:
|
خواب
|
|
:
|
Sleep
|
|
:
|
درد
|
|
:
|
Pain
|
|
:
|
نوروپاتیهای دیابتی
|
|
:
|
Diabetic Neuropathies
|
شناسه افزوده
|
:
|
استاد راهنماجزایری، شیما
|
|
:
|
، استاد مشاورهاشمی مدنی، ناهید
|
چکيده
|
:
|
مقدمه: مداخلات موجود در جهت بهبود وضعیت بیماران دچار نوروپاتی دیابتی دردناک محدود به داروهای کنترل درد است و بر اساس آخرین گایدلاینها، درمانی از این بابت موجود نمیباشد. اخیراً برخی مطالعات آزمایشگاهی نشان دادهاند که تغییر در میکروبیوم دستگاه گوارش، احتمالاً اثرات مهمی بر انواع نوروپاتی دارد. بااینحال، مطالعهای تاکنون به بررسی اثر سینبیوتیک در بیماران دچار نوروپاتی دیابتی نپرداخته است. ازاینرو، در این مطالعه، اثرات سینبیوتیک بر درد، کیفیت زندگی، اختلال خواب و برخی شاخصهای قندیمتابولیسمی بیماران دچار نوروپاتی دیابتی دردناک مورد ارزیابی قرار گرفت.مواد و روشها: 60 بیمار دچار نوروپاتی دیابتی دردناک بر اساس معیارهای انجمن دیابت آمریکا، به طور تصادفی به دو گروه سینبیوتیک (حاوی فروکتوالیگوساکاریدها و 109 واحد تشکیل کلنی از گونههای لاکتوباسیلوس رامنوسوس، لاکتوباسیلوس کازیئی، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس پلانتاروم، بیفیدوباکتریوم بروه، بیفیدوباکتریوم لونگوم، بیفیدوباکتریوم بیفیدوم، بیفیدوباکتریوم لاکتیس، استرپتوکوکوس ترموفیلوس) و دارونما (30 نفر) تقسیم شدند و برای مدت هشت هفته مورد مداخله قرار گرفتند. ارزیابیهای با استفاده از 10 سیسی نمونه خون و پرسشنامههای دارای پایایی و روايي در جمعیت مورد بررسی، در کنار اندازهگیری فشارخون و شاخص تودهبدنی صورت گرفت.یافتهها: سینبیوتیک در مقایسه با دارونما سبب بهبود معنیدار شش جزء از هشت جزء پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 شامل محدودیتهای ایفای نقش ناشی از مشکلات هیجانی (تغییرات در گروه سینبیوتیک از 47/81±8/09 به 81/04±5/55 واحد و تغییرات در گروه دارونما از 33/33±40/11 به 44/16±37/76؛003/0P-value=)، انرژی و نشاط (تغییرات در گروه سینبیوتیک از 49/17±15/81 به 61/03±2/26 واحد و تغییرات در گروه دارونما از 46/17±15/90 به 46/29±12/91؛001/0P-value<)، سلامت عاطفی (تغییرات در گروه سینبیوتیک از 67/20±13/17 به 73/34±8/83 واحد و تغییرات دارونما از 62/67±15/05 به 63/67±13/44؛004/0P-value=)، عملکرد اجتماعی (تغییرات در گروه سینبیوتیک از63/75±3/13 به 76/13±2/89 واحد و تغییرات دارونما از 58/75±20/00 به 61/11±16/91 ؛003/0P-value=)، درد (تغییرات در گروه سینبیوتیک از39/75±14/08 به 71/08±24/75 واحد و تغییرات دارونما از 36/83±18/08 به 43/16±18/81 ؛001/0P-value<) و سلامت عمومی (تغییرات در گروه سینبیوتیک از 39/75±14/08 به 49/78±12/35 واحد و تغییرات دارونما از 35/50±12/95 به 33/42±11/22؛001/0P-value<)، همچنین اختلال خواب در امتیاز اختلال خواب (تغییرات در گروه سینبیوتیک از6/83±1/46 به 2/60±1/69 واحد و تغییرات در گروه دارونما از 6/83±1/46 ؛001/0P-value<) و پرسشنامه شاخص شدت بیخوابی (تغییرات در گروه سینبیوتیک از 15/80±4/43 به 6/26±4/80 واحد و تغییرات در گروه دارونما از 16/27±5/53 به 13/44±6/61؛001/0P-value<) ، بعلاوه درد در مقیاس رتبهبندی عددی (تغییرات در گروه سینبیوتیک از 7/60±0/85 به 3/20±1/80 و تغییرات در گروه دارونما از 7/83±0/95 به 6/43±1/85؛001/0P-value<) و برخی از دردهای مورد بررسی در پرسشنامه MPQ-2 شامل درد همراه با احساس سوزش و داغی (032/0 P-value=)، درد همراه با احساس سردی و یخزدگی (018/0 P-value=)، احساس سوزنسوزنشدن (001/0 P-value<) گشت. در مقابل مداخله نتوانست اثر معنیدار از سینبیوتیک بر عملکرد جسمانی و محدودیتهای ایفای نقش ناشی از وضعیت سلامت جسمانی از پرسشنامه SF-36 و همچنین درد بهصورت شک الکتریکی، درد با احساس سوراخکنندگی، درد در اثر لمس سطحی، خارش و بیحسی و کرختی از پرسشنامه MPQ-2 را در مقایسه با دارونما نشان دهد. بعلاوه، نتایج ارزیابی شده نتوانستند اثر معنیداری از مداخله با سینبیوتیک بر فاکتورهای قندی-متابولیسمی شامل قند خون ناشتا، انسولین ناشتا، HOMA-IR، فشارخون و شاخص توده بدنی در مقایسه با دارونما نشان دهد. به نظر میرسد عدم مشاهده اختلاف معنیدار در این متغیرها میتواند به علت حجم نمونه محدود و روشهای آماری مورداستفاده در این مطالعه باشد.بحث و نتیجهگیری: به نظر میرسد سینبیوتیک، دارای پتانسیل کاهش درد و بیخوابی و بهبود کیفیت زندگی در بیماران دچار نوروپاتی دیابتی دردناک است. بااینحال، کاهش معنیدار در فاکتورهای قندیمتابولیسمی شامل شاخص توده بدنی، قند خون ناشتا، انسولین ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین HOMA-IR پس از مصرف سینبیوتیک در مقایسه با دارونما مشاهده نشد. پیشنهاد میشود مطالعات آینده به بررسی اثر طولانیمدت سینبیوتیک بر این فاکتورها و با حجم نمونه بیشتر در بیماران دچار نوروپاتی دیابتی دردناک بپردازند.کلیدواژهها: سینبیوتیک، پروبیوتیک، میکروبیوم روده، نوروپاتی، نوروپاتی دیابتی دردناک، دیابت
|
چکيده
|
:
|
Introduction: Current interventions aimed at improving the condition of patients with painful diabetic neuropathy are limited to pain management medications, and according to the latest guidelines, there is no specific treatment available for this condition. Recent laboratory studies have suggested that changes in the gut microbiome may have significant effects on various types of neuropathy. However, no study has yet investigated the effects of synbiotics in patients with diabetic neuropathy. Therefore, this study evaluated the effects of synbiotics on pain, quality of life, sleep disturbances, and some glycemic-metabolic indicators in patients with painful diabetic neuropathy.Materials and Methods: Sixty patients with painful diabetic neuropathy, based on the criteria of the American Diabetes Association, were randomly assigned to either a synbiotic group (containing fructooligosaccharides and 109 colony-forming units of Lactobacillus rhamnosus, Lactobacillus casei, Lactobacillus acidophilus, Lactobacillus plantarum, Bifidobacterium breve, Bifidobacterium longum, Bifidobacterium bifidum, Bifidobacterium lactis, and Streptococcus thermophilus) or a placebo group (30 patients each). The intervention lasted for eight weeks. Evaluations were conducted using 10 cc blood samples and validated questionnaires, along with measurements of blood pressure and body mass index (BMI).Findings: Synbiotic, compared to placebo, resulted in a significant improvement in six out of the eight components of the SF-36 quality of life questionnaire. These components include role limitations due to emotional problems (changes in the synbiotic group from 47.81±8.09 to 81.04±5.55 units and changes in the placebo group from 33.33±40.11 to 44.16±37.76; P-value=0.003), energy and vitality (changes in the synbiotic group from 49.17±15.81 to 61.03±2.26 units and changes in the placebo group from 46.17±15.90 to 46.29±12.91; P-value<0.001), emotional well-being (changes in the synbiotic group from 67.20±13.17 to 73.34±8.83 units and changes in the placebo group from 62.67±15.05 to 63.67±13.44; P-value=0.004), social functioning (changes in the synbiotic group from 63.75±3.13 to 76.13±2.89 units and changes in the placebo group from 58.75±20.00 to 61.11±16.91; P-value=0.003), pain (changes in the synbiotic group from 39.75±14.08 to 71.08±24.75 units and changes in the placebo group from 36.83±18.08 to 43.16±18.81; P-value<0.001), and general health (changes in the synbiotic group from 39.75±14.08 to 49.78±12.35 units and changes in the placebo group from 35.50±12.95 to 33.42±11.22; P-value<0.001). Additionally, sleep disturbance scores (changes in the synbiotic group from 6.83±1.46 to 2.60±1.69 units and changes in the placebo group from 6.83±1.46; P-value<0.001) and the Insomnia Severity Index (changes in the synbiotic group from 15.80±4.43 to 6.26±4.80 units and changes in the placebo group from 16.27±5.53 to 13.44±6.61; P-value<0.001) showed significant improvements. Furthermore, pain on the numerical rating scale (changes in the synbiotic group from 7.60±0.85 to 3.20±1.80 and changes in the placebo group from 7.83±0.95 to 6.43±1.85; P-value<0.001) and some of the pain types assessed in the MPQ-2 questionnaire, including burning and hot pain (P-value=0.032), cold and freezing pain (P-value=0.018), and tingling pain (P-value<0.001), also improved.In contrast, the intervention did not show a significant effect of synbiotic on physical functioning and role limitations due to physical health from the SF-36 questionnaire, nor on pain described as electric shock-like, stabbing pain, pain from light touch, itching, and numbness from the MPQ-2 questionnaire, compared to placebo. Additionally, the evaluated results did not show a significant effect of synbiotic intervention on glucose-metabolic factors, including fasting blood sugar, fasting insulin, HOMA-IR, blood pressure, and body mass index, compared to placebo. The lack of significant differences in these variables may be due to the limited sample size and the statistical methods used in this study.Discussion and Conclusion: Synbiotics appear to have the potential to reduce pain, improve sleep quality, and enhance overall quality of life in patients with painful diabetic neuropathy. However, no significant improvements were observed in glycemic-metabolic factors such as BMI, fasting blood glucose, fasting insulin, or HOMA-IR after synbiotic intervention compared to the placebo. Future studies are recommended to investigate the long-term effects of synbiotics on these factors in a larger sample of patients with painful diabetic neuropathy.Keywords: Synbiotic, Probiotic, Gut Microbiome, Neuropathy, Painful Diabetic Neuropathy, Diabetes
|
| |